تولید دستمالمرطوب آنتیباکتریال با قابلیت شستشو و استفاده مجدد
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۷۳۲۴۳
بیشتر دستمال مرطوبهای آنتیباکتریال، که عمدتا از الیاف مصنوعی مانند پلیاستر و پلیپروپیلن ساخته شدهاند، پس از یک بار استفاده دور ریخته میشوند و در محلهای دفن زباله میتوانند صدها سال بمانند و منبع آلودگی فیبر میکروپلاستیک محیطی شوند.
محققان سرویس تحقیقات کشاورزی وزارت کشاورزی آمریکا (ARS) اخیراً دستمال مرطوب ضد میکروبی قابل شستشویی ایجاد کردهاند که حداقل ۳۰ بار برای تمیز کردن سطوح سخت و غیرمتخلخل قابل استفاده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به دلیل افزایش آگاهی از سلامت شخصی، استفاده از دستمال مرطوب ضدمیکروبی افزایش قابل توجهی داشته است. براساس گزارش چشمانداز بازار دستمال مرطوب ضد میکروبی، بازار دستمال مرطوب ضد میکروبی در سراسر جهان تا سال ۲۰۳۰ به ۲۱٫۶ میلیارد دلار میرسد.
محققان ARS دستمال مرطوب ضد میکروبی با استفاده از الیاف خام ساختند که به طور طبیعی نانوذرات نقره را در حضور پیشمادهی نقره، ایجاد میکند. این نانوذرات نقره میتوانند یونهای نقره را که بهعنوان عوامل ضدباکتریایی عمل میکنند، آزاد کرده و باکتریهای مضر را از بین ببرند.
سانگین نام از بخش تحقیقاتی در نیواورلئان گفت: نانوذرات نقره یکی از عوامل ضد میکروبی محبوب است که برای تولید منسوجات ضدعفونیکننده و سایر محصولات بهداشتی شخصی مورد استفاده قرار میگیرد.
به گفته نام، مردم با خیس کردن این پارچههای ضد میکروبی نانویی با آب و سپس پاک کردن سطوح قادر به تمیز کردن سطوح خواهند بود. در تحقیقات خود، دانشمندان دریافتند که این دستمال مرطوب ۹۹٫۹ ٪ از باکتریهای مضر S. aureus و P. aeruginosa را بر روی سطوح از بین برده است.
فناوری پشت این تحقیق از چندین جنبه سودمند است. اول این که برخی فرآوریهای لازم روی الیاف پنبه خام (مانند تمیز کردن و سفید کردن) را که به مواد شیمیایی و انرژی بالایی نیاز دارد را حذف میکند و به جز پیش سازنده نقره به هیچ ماده شیمیایی دیگری احتیاج ندارد.
همچنین الیاف پنبه را به جای اینکه به عنوان حامل داروهای ضد میکروبی به کار گیرد، به عامل ضد میکروبی تبدیل میکند و این همان چیزی است که باعث میشود این الیاف دوباره قابل استفاده باشند. دستمال مرطوب ضد میکروبی از الیاف پنبه طبیعی و نه الیاف مصنوعی مبتنی بر نفت معمولی ساخته میشود.
نام گفت: ما همچنین دریافتیم که این دستمال مرطوب حتی پس از شستشوی ۳۰ بار در لباسشویی هنوز با موفقیت پاتوژنها را از بین میبرد. این دستمال مرطوب هر بار مرطوب یا شسته شده سطح ضد میکروبی خود را بازسازی میکند، زیرا نانوذرات تعبیه شده بهعنوان مخزن یونهای نقره عمل میکنند.
منبع: فناوری نانو ایران
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی فناوریمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فناوری فناوری نوین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۷۳۲۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!
همهچیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم.
به گزارش مشرق، مثلا اسمش را بگذاریم نهضت آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت! پدیده یک دهه اخیری که به مدد خط تولید سریدوزی همسایه شمالغربیمان در ترکیه راه افتاده.
این نهضت باید بفروشد، صادرات داشته باشد و دلار وارد کند. لاجرم باید عامهپسند باشد و لاجرمتر آنکه برای این عامهپسند بودن نباید خیلی توی مسائل غور کند. هر چیزی که بخواهد دستگاه هاضمه مخاطب را به زحمت هضم و پرداخت بیندازد و او را به گاوگیجه گرفتن انداخته باید قیچی شود.
جالب است بدانید که این نهضت از سال ۲۰۱۰ سایر پهلوانهای رقبای سریالساز در دنیا را زده به گاراژ و بعد از صنعت عظیم فرهنگ سریالساز ایالاتمتحده در رتبه دوم دنیا قرار گرفته و مدام هم دارد به طول و عرض و ارتفاعش اضافه میشود.
سر ریز این خروجی هم به مدد دهها شبکه ماهوارهای ریخته میشود توی حلق مردم منطقه در خاورمیانه و منطقه بالکان و برگردانش در ایران هم پر کردن سبد مصرف فرهنگی بخشی از قشر متوسط و رو به پایین جامعه که زیر ضرب مشکلات اقتصادی و در فقر تولیدات رسانه ملی، سرگرمی فرهنگی رایگان دیگری ندارد جز شبکههای ماهوارهای ترک و تخموترکههای ایرانیشان. حتما صنعت سریالسازی ترک -حداقل آن قسمی که مخاطب فارسیزبان در یک دهه اخیر با آن روبهرو بوده- را هزار و یک ویژگی مخصوص به خود را دارد اما اگر خواسته باشیم دال مرکزی این هزار و یک ویژگی مخصوص را ذیل یک دال مرکزی جمع کنیم، آن دال مرکزی آن چیزی نیست جز «پرداخت سردستی»!
خصوصیت اصلی این جناب آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت در همه چیز، سردستی و سطحی بودن است چه زمانی که روایت زندگی میکند، چه زمانی که روایت حماسه میکند، چه زمانی که راوی خداست و کنش و واکنشهای غیرمادی این عالم چه زمانی که با لعاب اروتیسم و جاذبههای غلیظ جنسی در جایگاه روایت عشق و خیانت خلقالله نشسته.
اصلا مساله این نیست که مای انسان ایرانی چقدر با این مفاهیم سر صلح داریم یا آشتی؛ مساله آن است که همه چیز در این خط تولید سردستی است و فاقد عمق و فستفودی. در منظومه زیستی انسان امروز جایی برای «تامل» نیست. همه چیز برای مصرف است. لاجرم صنعت فرهنگ آن هم ورژن ترکش هم از این قاعده مستثنی نیست.
آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت شاید قصه بگوید، پیرنگ داشته باشد و برخلاف صنعت فرهنگ مد شده این سالهای سینمای ایران، پایان مشخص و غیر شرحه شرحهای هم داشته باشد، اما خروجی محتوم هر نوع ورودی ولو متعالی به این دستگاه پرداخت تحلیلی، سطحی شدن است و سردستی و مبتذل شدن. هر چیزی تولید میشود که فقط «مصرف» شود. «تامل» کردن، سرعت مصرف را پایین میآورد پس باید از آن دور شد.
خروجی این حالت سطحی و سردستی شدن است آنقدر که بعضا حس میکنی دارد به شعور مخاطب توهین میشود. این ۴۵۱ کلمه را عارض شدم که این را بگویم «مست عشق» هم بدجور به این آفت مبتلاست حالا گیریم راوی نوعی عشق باشد در جایگاه صلح کل عالم هستی نشسته بدون زهرماریهای مرسوم در همتایان ترکش! خروجی اما همان همیشگی است؛ سردستی و سطحی و بهقدر اقتضائات سینمای ایران بهره گرفته از مثلث و مربعهای عشقی!
همهچیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم که قرار است مفهوم اصلی مست عشق را بسازد که از سنتز پا گذاشتن هر یک از کاراکتر روی شخصیت سابقشان حاصل میشود.
مولانایی که دیگر آن فقیه سنگین سر کرده در کتاب و درس نیست و شمسی که معترف است به شکستن خویش و فروتنی در برابر عشق کیمیا خاتون و درنهایت هم خودشکنی آن فرمانده نظامی که به خود میآید! انگار که مخاطب باید همهچیز را پیشفرض پذیرفتهشده بداند تا کارگردان بهسرعت قصهاش را بگوید و به سرانجامی برساند و سوژه را مصرف کند. این سطحینگری و سردستی بودن نقطه مقابل کارنامه حسن فتحی است.
کافی است مست عشق را بگذارید کنار «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «پهلوانان نمیمیرند»، «میوه ممنوعه» یا حتی «شهرزاد» که بین ساختههای فتحی، عامهپسندترین اثرش محسوب میشود تا مشخص شود این آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت چه بلایی سر فتحی آورده. آقای فتحی! چه داری میکنی با خودت؟!
منبع: روزنامه فرهیختگان